چرا افسردگی می گیریم؟

چرا افسردگی می گیریم؟
افسردگی، بی رغبتی، پژمردگی، دلسردی و گرفتگی در حال و احوال خیلی از انسان ها رخ می دهد و می تواند علل مختلفی در بر داشته باشد. شاید بی مهری دیگران باعث شود یا شاید یک حادثه ناگوار ناگهانی و یا اصلا یک بیماری جسمی و یا یک علت ژنتیکی پایه گذار این مشکل شود. اما اگر شما هم گرفتار افسردگی هستید باید علت آن را در وجود خود جست و جو کنید و سرچشمه آن را بیابید. سعی نکنید به آن دامن بزنید و درصدد برطرف کردن آن باشید. اگر چنین است با این مقاله که در مرکز آموزشی مو به مو ارائه شده همراه ما باشید.
بررسی علت ها
عوارض جانبی:
خیلی از اوقات مشاهده میکنید که شخصی به یک بیماری دچار شده که قابل درمان و برطرف شدن هم هست.
اما طی یک دوره مداوای طولانی مدت و مصرف قرص های مختلف.
در این زمان عوارض و اثرات قرص ها و دوره ی بیماری و کسالت همچنان باقی خواهد ماند.
البته گاهی اوقات ممکن است به هر علتی دارو اشتباه مصرف شده باشد و این مشکل پیش آمده باشد.
اختلافات خانوادگی:
قرار گرفتن در محیط دعوا و مشاجره بصورت مداوم و همیشگی باعث می شود کسانی که مستعد هستند حالت گرفتگی روحی در آنها زیادتر شود و ریشه بدواند.
جدایی:
این یک مرحله در زندگی است که همیشه احتمال رخ دادن آن وجود دارد و اتفاق می افتد.
جدایی همیشگی، مرگ و فراق در اغلب موارد میتواند مسبب افسردگی باشد.
حتی یک اتفاق خوب:
اشخاصی که به اصطلاح زیاد در لاک خودشان هستند یک پیش آمدی مثل استخدام در یک کار، یا پایان یک مقطع تحصیلی مثل کارشناسی و یا حتی ازدواج که تغییری ناگهانی در وضعیت روحی آنان میدهد می توانند یک حالت غیر عادی برای آنان تلقی شود و اصلا به قسمت خوب ماجرا توجهی نکنند و فقط تغییر وضعیت آرام خود را در نظر بگیرند بیش از پیش در حال خود باقی بمانند.
مسائل درونی:
شاید گاهی فردی که از اجتماع دور است و وابسته به یک جمع و فرد خاص است؛
اگر آن جمع یا فرد را هم از دست بدهد آسیب بدی بخورد و غمی درونی در او شکل بگیرد.
یا گاهی عواملی چون خجالت و ناتوانی در برقراری ارتباط یا صدای آهسته ایی که باعث میشود افراد آن را نشنوند؛
و او روز به روز کناره گیرتر شود یا تنهایی و علتهای امثال این پایه گذار یک دوره افسردگی شود.
وراثت:
اینکه بتوانیم علت دقیق بروز این مشکل را یک علت ژنتیکی عنوان کنیم بسیار سخت و پیچیده است.
گاهی در یک خانواده چندین نفر مبتلا به این حالت روحی هستند و این مشکل در خانواده آنها همیشه وجود داشته.
که البته غیر قابل درمان هم نیست.
اما پیدا کردن علت آن هم زیاد آسان نیست و شاید نتوان یک دلیل قوی علمی برای آن آورد.
اما حداقل باید در شرایطی که اکثر فامیل این حالت را دارند بیشتر مراقب خود بود.
با همه این موارد نمیتوانیم بگوییم یک ژن خاص مسبب است.
سایر داروها:
گاهی برای درمان یک مشکل در بدن شروع به مصرف قرص های مختلفی می کنید.
اما با وجود رفع آن مشکل با یک عارضه به نام افسردگی مواجه می شوید.
پس اگر زمینه ابتلا به این پژمردگی در شما وجود دارد حتما به عوارض برخی دارو ها قبل از مصرف توجه کنید.
داروهایی مثل:
درمان جوش یا برطرف کننده حساسیت ها یا مسکن ها و خواب آورها می توانتد افسردگی را مخصوصا برای افراد مستعد به وجود آورند.
تحمل درد طولانی مدت:
شاید فکر کنید که عجیب باشد و درد روحی تنها می تواند افسردگی را بوجود آورد.
اما باید بگوییم گاهی برخی درد های جسمی و تحمل مدت های طولانی این درد ها باعث حالت خمودگی و بی حوصلگی می شود.
بعضی مریضی ها:
بیماری هایی که دوره زمان بری دارند و مدت ها همراه فرد باقی می مانند. اغلب به کلی هم خوب نمی شوند در عده ای می توانند باعث افسردگی شوند و خود به علت مهم این عارضه تبدیل شوند. مثلا کمردردهای طولانی مدت که فرد مجبور شود چند ماه استراحت کند، ام اس، یا حتی مشکلات قند و فشار خون و یا دردهای مفصلی. متخصصان این علم گاهی حتی بر این باورند که در صورتی که هریک از این بیماری ها درمان شود افسردگی برطرف می شود و یا حتی در صورتی که برعکس آن رخ دهد و افسردگی برطرف شود تأثیر بسزایی در روند درمانی بیماری خواهد گذاشت.
در کل هر دردی دوایی دارد و اینکه شما خود بخواهید از تمام درمان ها مؤثر تر خواهد بود شخصی که افسرده است باید بدنبال برطرف کردن آن باشد نه دامن زدن به آن که روش های مختلف و متنوعی وجود دارد که می توانید آن ها را بررسی و درصدد رفع این کسالت ها برآیید.
منبع: chetor.com
پاسخی بگذارید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.