چگونه بر احساس تنهایی غلبه کنیم؟

چگونه بر احساس تنهایی غلبه کنیم؟
برای هر شخصی ممکن است احساس تنهایی پیش بیاید که شرایط و درجات آن متفاوت است. اکنون چه کنیم که تنها نباشیم؟
حس تنهایی درست همان حس غم انگیزی است که ممکن است وقتی 4 یا 5 ساله بودید با آن مواجه شدید و آن هم زمانی بوده که مادر برای خرید شما را در خانه تنها گذاشته. و یا روز اول مدرسه، که بیشتر بچه ها با آن مواجه شده اند. این حس های ترس و نگرانی دقیقا نزدیک و شاید همان حسی است که شما با درجاتی مختلف و در شرایط دیگر با آن در زمان حال دست و پنجه نرم می کنید. این حس همان تنهایی است. گاهی با وجود دیگران در اطرافتان، باز این حس ایزوله و جداماندن به شما دست خواهد داد و این حس شما را از انجام فعالیت های روزمره باز می دارد. تا به حال شما کجا و در چه شرایطی با این حس مواجه شده اید؟ آیا این حس به شما دست داده است که کسی در جهان به شما اهمیت نمی دهد؟
آیا به نظر شما وقت آن نرسیده که از شر تمام این حس های بد رهایی پیدا کنید؟
شما باید بدانید که میلیون ها نفر روزانه آن هم با درجات مختلف با این احساس تنهایی مواجه هستند و مختص شخص شما نیست. قبل از هر چیز باید مطمئن شوید که مشکل شما فقط حس تنهایی است یا مورد دیگر، که با دانستن این موضوع نیمی از راه درمان را سپری خواهید کرد. بسیاری از مواقع فقط می دانیم که دچار مشکلی روحی هستیم ولی ریشه و منشا آن را به راحتی نمی توانیم پیدا کنیم. ما در اینجا سه راه حل را برای درمان و غلبه بر تنهایی برای شما عنوان می کنیم. در کل هدف از عنوان این راه کارها، آشنایی با شاخصه ها و ویژگی های تنهایی می باشد.
تنهایی “چیزی بیشتر از تنها بودن است”، معنی های متفاوتی برای تنهایی گفته شده است، ولی آن چیزی که ما به دنبال آن هستیم این است که: جدا بودن از دیگران چه فیزیکی، چه روانی و چه مواقعی که شخص با دیگران در ارتباط است ولی تمام کارها و فعالیت های خود را تنها انجام می دهد و در جمع هم گوشه گیر و تنهاست.
1 ـ میزان شناخت از خود و احساسات خود را بررسی کنید.
گاهی در رابطه های اخیر شما با دیگران، ممکن است احساس تنهایی و جدا ماندن و یا حتی افسرگی به سراغ شما بیاید. در بسیاری مواقع وجود برخی افراد می تواند به شما بسیار کمک کند و گاها هم خیر. گاهی ممکن است برای شما مشکلی از سمت کسی پیش بیاید که این حس تنهایی به سراغتان بیاید و بعد از مدتی که آن مشکل را فراموش کردید، این حس هم از شما دور شود. پس ببینید مشکل از کجاست و با ریشه یابی مشکل، شرایط خود را تغییر دهید. همچنین تغییراتی را در اطراف خود و احساساتی را که با آن درگیر هستید به وجود بیاورید.
2 ـ تنهایی خود را بپذیرید.
بهتر است که شرایط و مشکلات فعلی خود را بپذیرید، به جای اینکه مدام از این حس فرار کنید و ذهن خود را با تنهایی و روش های درمان آن پر کنید، با قبول شرایط به زندگی عادی خود بپردازید.
3 ـ تنها بودن را یاد بگیرید.
گاهی با گذاشتن وقت بیشتر برای خود و فعالیت های شخصی تان، از احساس تنهایی فاصله بگیرید. چرا که تنها بودن در بسیاری مواقع به معنای حس بد تنهایی نیست. سعی کنید چه فیزیکی و چه فکری خود را مشغول کنید. این کار به شما کمک می کند که از این حس دور شوید.
- بافتنی و نقاشی کنید و یا بهتر است که نامه بنویسید، و حتی شاید وجود یک حیوان خانگی بتواند شما را از تنهایی خارج کند، چرا که باید وقتی را برای نگهداری و یا مراقبت از آن اختصاص دهید.
- آشپزی کنید، به راحتی ذهن و وقت شما را از فکر کردن به تنهایی دور می کند.
- مطالعه کتاب ها و یا دنبال کردن اخبار در اینترنت، می تواند به کمک شما بیاید.
- از مصرف سیگار و الکل به شدت بپرهیزید.
- بی هدف تلویزیون تماشا نکنید.
4 ـ روابط اجتماعی خود را تقویت کنید.
همانطور که گفتیم چه بسا شما در جمع هستید ولی باز احساس تنهایی می کنید، پس شاید شما در برقراری ارتباط با دیگران مشکل دارید و یا از مهارت کافی برخوردار نیستید، باید هرچه زودتر به تقویت مهارت های اجتماعی بپردازید.
- وقت بیشتری را با دوستان قدیمی خود سپری کنید و سعی کنید دوستان جدید هم پیدا کنید.
- نیازهای خود را در گرو نیازهای دیگران و همراه با نیازهای دیگران هماهنگ کنید.
- شنوندگان خوبی باشید. اجازه دهید دیگران متوجه شوند شما واقعا به صحبت های آنان گوش فرا می دهید و اهمیت می دهید.
5 ـ بر احساس طرد شدگی غلبه کنید.
چه بسیار مواقعی که بنا به هر دلیلی و صرفا به خاطر تفاوت شخصیتی و رفتاری در جمع هایی از دوستان، اقوام و یا همکاران به راحتی پذیرفته نشوید. باید بدانید که این مورد برای همه اتفاق می افتد و نباید ترسی از آن داشته باشید. پذیرفته نشدن همیشه به خاطر مشکل از جانب شما نیست. اگر مورد قبول شخص و یا اشخاصی قرار نگرفتید، باید بدانید که شما هم ممکن است در این موقعیت قرار بگیرید و انسان هایی باشند که گزینه بعدی شما برای پذیرفته نشدنتان باشند.
6 ـ اجازه ندهید ذهنتان درگیر بایدها و نبایدها شود.
در گذشته زندگی نکنید و به بایدهای آن اهمیت ندهید. مثلا نگویید باید این کار را انجام می دادم و یا اینکه نباید این اتفاق می افتاد، گذشته را هرگز نمی توان تغییر داد.
وقتی به خودتان بگویید کاری را “باید” انجام دهید، یا اینکه “کاری را باید در گذشته طور دیگری انجام می دادید”، در نهایت باعث احساس گناه و نامیدی در خودتان می شوید. اگر می خواهید امور به شکل متفاوتی رخ دهند، احساسات و شرایط خود را بپذیرید و تصمیم بگیرید که دفعه بعد که شرایط مشابه پیش آمد، واکنش متفاوتی نشان دهید.
- به جای فکر کردن به بایدها، از خودتان یک سوال بپرسید. به جای گفتن: “من باید اجتماعی باشم”، بگویید: “آیا اجتماعی بودن برای من سودمند خواهد بود؟”
- به جای اینکه بگویید: “من در آن موقعیت باید طور دیگری رفتار می کردم” بگویید: “چگونه می توانم دفعه بعدی رویکرد متفاوتی داشته باشم؟”
7 ـ اضطراب و نگرانی را از خود دور کنید.
برخی افراد به این دلیل از موقعیت های اجتماعی دوری می کنند چون نگران این هستند که در مقابل دیگران احمق به نظر برسند یا حرفی احمقانه بزنند. یا شاید نگران این هستند که دیگران چه فکری در مورد آنها می کنند. تمام اینها مواردی هستند که در بوجود آمدن اضطراب اجتماعی سهیم هستند. یاد بگیرید که هم در موفقیت ها و هم در شکست های اجتماعی، خودتان را قبول داشته باشید و به یاد داشته باشید که هر کسی در اجتماع مرتکب اشتباه می شود.
- تقریبا با هر کسی صحبت کنید، داستانی درباره حرف اشتباه یا کار اشتباهی که انجام داده، دارد و به احتمال زیاد با خنده از آن موقعیت تعریف می کند.
- همان طور که شما در حال ارزیابی خودتان هستید، دیگران هم همین کار را با خود انجام می دهند. غالبا مردم خیلی بیشتر نگران عملکرد اجتماعی خودشان هستند تا اینکه متوجه عصبی یا مضطرب بودن شما شوند.
8 ـ بر کمرویی غلبه کنید.
اگر خجالتی هستید، احتمالا در ملاقات با افراد جدید احساس راحتی نمی کنید و در میان جمع دست پاچه می شوید. شاید برای شما مقداری زمان ببرد تا با افراد جدید گرم بگیرید یا در یک فضای گروهی احساس راحتی کنید. همچنین شاید در یک موقعیت اجتماعی برای نزدیک شدن به کسی بسیار تقلا کنید. بخش بزرگی از غلبه بر کمرویی، در مورد غلبه بر ترس ها است. اگر شما هنگام نزدیک شدن به کسی یا شروع یک گفتگو، عصبی می شوید. تلاش کنید بر ترس خود غلبه کنید. معمولا ترسِ آن، کمتر از چیزی است که فکر می کنید و هرچه بیشتر این کار را انجام دهید، بیشتر احساس اعتماد به نفس می کنید.
- آهسته شروع کنید. کم کم و هر ماه یک تجربه اجتماعی جدید را امتحان کنید و در هر تجربه جدید یک مرحله جلوتر بروید و این کار بر احساس تنهایی شما غلبه می کند.
9 ـ مهارت های اجتماعی خود را بسازید.
با ساخت مهارت های اجتماعی خود، می توانید اعتماد به نفس و احساس آمادگی بیشتری برای برقراری ارتباط با دیگران به دست آورید. یادتان باشد که به آنها استعداد اجتماعی نمی گویند، آنها مهارت اجتماعی هستند، به این معنی که می توانید آنها را یاد بگیرید و بسازید. از کم شروع کنید و ادامه دهید تا مهارت های خود را بسازید.
- به آدم های اطراف خود لبخند بزنید.
- در یک فروشگاه، مکالمه کوتاهی را با فروشنده شروع کنید.
- مهارت های گفتگو کردن را با خانواده خود تمرین کنید.
- در مورد یک موضوع با افرادی که از گفتگو درباره آن لذت می برند، صحبت کنید. مثلا فیلم ها، کلیپ های ویدیویی یا چیز خنده داری که برای شما اتفاق افتاده باشد.
10 ـ دوست خوبی باشید.
می دانید که یک دوست خوب و صمیمی می تواند نقشی پر رنگ تر از خانواده برای شما بازی کند. این را هم می دانید زمانی که از همه پس زده شده اید همین دوست، تنها کسی است که به فریاد شما می رسد و محرم رازهای شماست. سعی کنید یک دوست خوب و قابل اعتماد برای خود پیدا کنید، چرا که حکمت حضورش در زندگی شما همان فرار کردن از تنهایی می باشد و زمانی که توانستید هر دو طرف به هم اعتماد کامل داشته باشید، بدانید که دیگر تنها نیستید.
11ـ دوباره با دیگران ارتباط برقرار کنید.
اگر تنهایی شما به خاطر دوری از کسانی است که دوستشان دارید، با آنها تماس بگیرید. با وجود این دسترسی باور نکردنی به تکنولوژی، برقراری دوباره ارتباط آسان است. درست است که شاید کمی متفاوت باشد، اما با این وجود، داشتن یک ارتباط دائمی با کسانی که دوستشان دارید، آرامش بخش است، به ویژه زمانی که آنها دور باشند.
- برای برقراری این ارتباط می توانید یک ایمیل بفرستید، تلفن بزنید یا از بسیاری برنامه های تماس تصویری موجود در اینترنت استفاده کنید.
12 ـ به مردم کمک کنید.
افراد زیادی در جامعه اطراف شما هستند که به کمک احتیاج دارند. انجام کارهای داوطلبانه به شما کمک می کند تا با افراد نیازمند ارتباط برقرار کنید. همچنین مکان هایی که شما با داوطلب های دیگر در یک گروه قرار می گیرید، علاوه بر افزایش اعتماد به نفس شما، کارهای اجرایی را هم به زندگی شما می آورد.
- دوست شدن با دیگر داوطلب ها آسان است، چون حالا موارد مشترکی با هم دارید و از کمک کردن به سایر مردم لذت می برید.
منبع: wikiHow
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.